♥پرنیا✿◕ ‿ ◕✿♥پرنیا✿◕ ‿ ◕✿، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

پــــرنیــــا هدیه خوب خدا✿◕ ‿ ◕✿

سوژه جدید پرنیا

چندروزی هست که دخی مامدادفابرکاستل یابه قول خودش فابر کاسگل میخواد امشب هم پدرجون اومد رفتیم بیرون که کنار خریدهامون لیست خانم رو هم تهیه کنیم.از اون جایی که دخملی ما خدادادی باسواد هست وما مداد رنگی با مارک فابرکاسگل پیدا نمیکردیم بلاخره راضی شد یه مارک دیگه بخره ویه اموزش نقاشی اخه دخی ما خیلی نقاشی دوست داره وبه طور هنرمندانه ای هم رنگ کرده بعد تموم شدن خریداش هم طبق معمول تاب بازی کرد وما چون دیگه رمقی برای ادامه خرید نداشتیم برگشتیم اینم خرید ما به نام مامان به کام پری........   اینم شاهکار هنری پری ما....         ...
25 مهر 1391

پرنیا وکامپیوتر

این روزا تو خونه ی ما دسترسی به کامپیوترخیلی سخت شده اخه پرنیا خانم کار با کامپیوتر رو از پدرجون یاد گرفته .        این هم نرم افزارهایی که پدرجون برای  تکمیل فعالیتهای پری بلا خریده..     گلم خیلی از این شکلک که وقتی اشتباه میکنی نشون میده میترسی ومیدویی میای بغلم... وکلی خودتو تشویق میکنی وقتی برنده میشی واین شکلک ر...
22 مهر 1391

پرنیا وکاردستی

  اغاز سال تحصیلی با گلم پرنیا با شروع سال تحصیلی جدید بهونه گیریهای دخملی هم شروع شد وما رو مجبور کرد که براش کیف بخریم و اونو کلاس بنویسیم از اون جایی که هیچ کلاس اموزشی زیر چهار سال اسم نویسی ندارن ما تو خونه باهم مشغولیم تا پدر جون کلاس مناسب برای پرنیا پیدا کنه.   این هم نمونه کاردستی پری بلا....     اینم کیف پارسال و امسال گلم.....     ...
21 مهر 1391

ما اومدیم

قشنگی زندگی به اینه که وقتی تو سرگرم  لحظه های خودتی یکی تو لحظه هاش برای قشنگی لحظه های تو دعا میکنه ما اومدیم وبرای همه اگه لایق باشیم دعا کردیم....       ...
17 مهر 1391

اولین روز دبستان

      اولیـــن روز دبستــــان اولین روز دبستان بازگرد کودکیها شاد و خندان بازگرد بازگرد ای خاطرات کودکی بر سوار اسب های چوبکی خاطرات کودکی زیبا ترند یادگاران کهن مانا ترند درسهای سال اول ساده بود آب را بابا به سارا داده بود درس پند آموز روباه و خروس روبه مکار و دزد چاپلوس کاکلی گنجشککی باهوش بود فیل نادانی برایش موش بود روز مهمانی کوکب خانم است سفره پر از بوی نان گندم است با وجود سوز و سرمای شدید ریز علی پیراهن از تن می درید تا درون نیمکت جا می شدیم ما پر از تصمیم کبرا می شدیم پاک کن هایی ز پاکی داشتیم یک تراش سرخ لاکی داشتیم کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت ...
5 مهر 1391
1